ماجرای سناریوی "لباس شخصیها" در فتنه 18 تیر 78/چه کسی به "لباس شخصیها" پول میداد؟/ارتباط "لباس شخصیها" با بنگاههای خبری امریکا
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۶۰۴۵۹
خبرگزاری میزان- علیاکبر ناطق نوری درباره نقش لباس شخصیها در حادثه کوی دانشگاه میگوید: من یقین دارم در ماجرای کوی دانشگاه، لباس شخصیهایی که میگویند سازمانیافته و از جناح راست هستند، اصلاً وجود خارجی نداشتند، کما اینکه دادگاه هم به همین جمعبندی رسید. تحلیلم این است که خود اینها ممکن است از جریانی باشند که خواستند بروند آنجا، شلوغ کنند، به هم بریزند و آشوب به وجود بیاورند که بعد بهرهبرداری کنند؛ ممکن است اینطوری باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تئوریسینهای فتنه 18 تیر 78 در این سناریو سعی داشتند "لباس شخصیها" را به نام نیروهای انقلابی و حزباللهی و عوامل نیروی انتظامی معرفی کنند و اقدامات آنها را در کارنامه نیروهای حافظ امنیت مردم ثبت کنند اما خاطرات، اعترافات و اسناد مربوط به واقعه کوی دانشگاه پرده از واقعیت برداشت و سناریوسازیهای تئوریسینهای فتنه 18 تیر 78 را عیان کرد و مشخص شد نه تنها عناصر "لباس شخصی" هیچ وابستگی به جریان انقلاب٬ دستگاههای امنیتی٬ انتظامی و دانشجویان دانشگاه نداشتند بلکه با صنه گردانی عوامل فتنه به ضرب و شتم دانشجویان پرداختند.
***روایت ناطقنوری از هویت لباسشخصیها***
علیاکبر ناطق نوری در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش لباس شخصیها در حادثه کوی دانشگاه میگوید: «خبر نداشتم در کوی دانشگاه تظاهراتی اتفاق افتاده و لباس شخصیها در خوابگاه جمع شدند. قراینی که هست نشان میدهد –کسانی که آنجا سخنرانی کردند- از قبل خبر داشتند چنین حادثهای رخ میدهد. من و دوستانم از وقوع حادثه خبر نداشتیم، صبح که به مجلس آمدم؛ خبردار شدم کوی دانشگاه شلوغ شده. اگر دوستان ما جلسه یا تصمیمی داشتند، چون در رأس این فراکسیون بوده و هستم، خبردار میشدم. چنین چیزی که اینها نشسته و طرحی ریخته باشند و بعد هم با هماهنگی سپاه و بسیج، نیرویی به آنجا بفرستند، هرگز نبوده است.
من یقین دارم در ماجرای کوی دانشگاه، لباس شخصیهایی که میگویند سازمانیافته و از جناح راست هستند، اصلاً وجود خارجی نداشتند، کما اینکه دادگاه هم به همین جمعبندی رسید.
جناح راست جامعه روحانیت، جامعه مدرسین، جامعه مهندسین، جامعه فرهنگیان، جامعه دانشگاهیان و جامعه دانشجویان و امثال آنها هستند و یقیناً هیچیک از اینها در این جریان نبودند. آن لباس شخصیهایی هم که داخل کوی دانشگاه رفتند، معلوم نیست از کدام گروه بودند، یکی از ابهامها هم همین است که اصلاً این لباس شخصیها چه کسانی هستند؟ تحلیلم این است که خود اینها ممکن است از جریانی باشند که خواستند بروند آنجا، شلوغ کنند، به هم بریزند و آشوب به وجود بیاورند که بعد بهرهبرداری کنند؛ ممکن است اینطوری باشد.
در ماجرای فیضیه سال 1342، پای منبر مرحوم «انصاری» یکمشت لباس شخصی ریختند و شلوغ کردند، برای اینکه بتوانند فرصتی به وجود بیاورند که طلبهها را بزنند و زهرچشمی بگیرند. شاید این لباس شخصیهای حادثه کوی دانشگاه از همین آقایانی بودند که آشوب راه انداختند؟ یا اینکه گفتند کسی کلت داشته و تیراندازی کرده، او چه کسی بوده؟ چه کسی او را فرستاده؟ از قراین برمیآید آمادگی مقابله از آنطرف بوده!
***اعتراف عزتاله سحابی به سازماندهی لباسشخصیها***
با دستگیری آشوبگران 1379، اسرار پشت پرده این وقایع آشکار شد. دادگاه انقلاب اسلامی پس از دستگیری لباس شخصیها و دانشجونماها، در قسمتی از اطلاعیه خود چنین آورده است:«متهم دیگری اعتراف میکند که برای بدبین کردن مردم به حاکمیت دینی، فردی را در نیروهای منتسب به حزبالله نفوذ داده تا برای ایجاد تشنج، به اقدامات تهدیدآمیز و حملات فیزیکی تحریک نماید.»
این متهم کسی جز عزتالله سحابی، از فعالان و رهبران ملی- مذهبی نیست. در نامههایی که سحابی از زندان به دختر خود نوشته بود و توسط نیروهای امنیتی کشف شد وی اعتراف میکند که:«اگر مردم بفهمند که من به یک جوان به ظاهر حزباللهی پول دادم تا در جهت مقاصد و نیات من کار کند... آیا برای من آبرویی میماند.»
***اعتراف لباسشخصیها به ارتباط با بنگاههای خبری امریکا ***
اطلاعیه دوم دادگاه انقلاب اسلامی، از ابعاد دیگر فعالیت لباسشخصیها پرده برمیدارد، بنابر این اطلاعیه متهم دیگری اعتراف میکند: « کار ما نفوذ فرهنگی در دانشجویان و هدایت آنها به سمت رادیکالیسم بوده است. در لایههای عمیقتر، و دیگر گروههای وابسته به ائتلاف، حرکت به سمت خشونت و اقدام مسلحانه بوده است»؛ در واقع حضور مسلحانه این اشخاص در جریان حادثه کوی دانشگاه باعث ضرب و شتم دانشجویان شده بود.
یکی دیگر از متهمین ضمن اعتراف به نقش خود در اغتشاشات خیابانی روز 21 تیرماه 1378 میگوید: خود من در سنگ پراکنی شرکت داشتم و یکی از اعضای حزب ملت که اسم مستعار داشت، با موبایل گزارش درگیریها را هر لحظه به رادیوی ضدانقلابی لسآنجلس در امریکا میداد. عدهای نیز نقاب داشتند و ماشینهای نیروی انتظامی را به آتش میکشیدند.انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۶۰۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میوههای «وعده صادق» در موازنه جدید منطقه
یمن فاز چهارم عملیات حمایت از غزه را در دریای مدیترانه در دستور دارد و حزبالله شدت، وسعت و شعاع عملیاتی و حجم آتش خود را به نحوی افزایش داده که واسطههای غربی به لبنان سرازیر شدهاند.
به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: ماشین تبلیغاتی و رسانهای امریکا و غرب و صهیونیسم بینالملل، طبق دستورالعملهای نخنما، تلاش کردند تصویری تقلیل یافته از نتایج و اهداف عملیات تنبیهی وعده صادق به افکار عمومی جهانی تزریق کنند، ولی واقعیت آنچنان بزرگ بود که نمیتوانستند آثار و پیامدهای آن را نادیده گرفته و پنهان نمایند. به سرعت در اخبار درز شد ۹۹درصد رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی، به ۸۵درصد و یکباره اعتراف شد که نظام پاتریوت امریکایی و گنبد آهنین ۲۰درصد کارایی داشتهاند. به همین دلیل ارتش صهیونیستی در حال چارهجویی برای جمع آوری سیستم موشکی پاتریوت امریکایی و جایگزین اعتمادساز است. معنای این رخداد این است که به جز نظریهها و راهبردهای امنیتی، عملیاتی برای رژیم صهیونیستی و حضور پایگاهی امریکا در منطقه و شاید در آینده نزدیک برای دیگر حوزههای راهبردی امریکا نیاز به بازبینی راهبردهای تسلیحات موشکی و دفاعی آنها نیز باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد. صهیونیستها رئیس استخبارات نظامی (امان) را برکنار کردند و تعداد دیگری از مقامات نظامی و امنیتی ازجمله رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی، نیز در برنامه تغییرات قرار گرفتهاند. البته وقتی بخش اصلی نظامی و امنیتی و اطلاعاتی با این شکست در برآورد و در مقابله با مجازات ایران باید تغییر کنند، ساقط شدن نتانیاهو نیز دیری نخواهد پایید. خصوصاً اینکه دادگاه بین المللی لاهه در حال بررسی صدور حکم علیه نتانیاهو و برخی مقامات صهیونیستی نیز است و خط و نشان سناتور و مقامات امریکایی که نوعی عصیان علیه قوانین و مؤسسات بینالمللی است و وجاهت آنها را مخدوش میکند، طبعاً نباید اثری داشته باشد.
مهمتر از آن سرآغاز یک خیزش نخبگی و پرانگیزه دانشجویی و اساتید و هنرمندان است که از سرکوب خشن و رسوایی امنیتی و نامگذاری آن به عنوان یهودیستیزی هم عبور کرده و اصل گفتمان جعلی و دروغین امریکایی و غربی را به سؤال و چالش کشیده است. نتانیاهو و کابینه افراطی و ناتوان او پس از خط و نشان برای عملیات در رفح و علنی شدن فقدان نیروی کافی عملیاتی از نیروهای احتیاط، مجبور شده بخشی از خشکسری در مذاکرات قاهره را نیز کنار گذاشته و عقب نشینی کند، چرا که هم امریکا و هم رژیم صهیونیستی ادامه وضعیت فعلی را فاقد هرگونه ارزش راهبردی و کسب حداقل امتیاز میدانند و سر و سامان دادن به اوضاع، در اولویت جدیتر آنهاست. آنها فقط روی توقف دائمی جنگ در غزه مانور میدهند که البته دست برتر مقاومت در اصرار بر شاخصها و مطالبات مذاکراتی کاملاً آشکار است و معلوم نیست، اصرار بر عدم توقف دائمی جنگ در غزه را بپذیرند. اینکه یحیی سنوار از تونلها خارج شده و در شهر غزه گشتوگذار و بازدید به عمل آورده پیام روشنی به صهیونیستها دارد، چرا که هم فرمانده اصلی مقاومت، استوار در میدان است و هم عملیاتهای موشکی و کمین و ضربه به یگانهای متواری شده از غزه در نتساریم از سر گرفته شده است.
یمن فاز چهارم عملیات حمایت از غزه را در دریای مدیترانه در دستور دارد و حزبالله شدت، وسعت و شعاع عملیاتی و حجم آتش خود را به نحوی افزایش داده که واسطههای غربی، با طرحهای مشکوک برای نجات رژیم صهیونیستی از فرانسه و امریکا به لبنان سرازیر شدهاند.
مقاومت عراق نیز هدفمندتر بر اهداف امریکایی و صهیونیستی متمرکز شده است که همگی حکایت از عظمت عملیات وعده صادق دارد. در این بین بوی پیروزی و تغییر معادلات و نزدیک شدن به پیروزی نهایی در غزه و منطقه، ترکیه را وا داشته پس از هفتماه، فرار از مسئولیتهای ادعایی، بازرگانی و تجارت با اسرائیل را توقف موقت داده و از اسرائیل در دادگاه لاهه شاکی هم بشود و با اینکه سیاست آنکارا، یکی به نعل و یکی به میخ است، ولی برای شتاب دادن به تحولات بزرگ، رویداد مطلوبی است که البته اگر متوقف هم نمیکردند یمنیهای با غیرت آن را متوقف میکردند. اوضاع به حدی ناگوار است که سعودیها هم به جای اسرائیل در پیمان دفاعی، امریکا را جایگزین کردند و علنی کردن روابط پنهان با اسرائیل را به گشایش در بحث غزه و تشکیل دولت فلسطین موکول کردهاند.
«وعده صادق» نقطه عطف نهایی برای طوفان الاقصی و سرآغاز معادلات جدید منطقهای با دست برتر قطعی محور مقاومت است، که اقتدار و بزرگی آن در چشم جهان و قدرتها و کشورها، به خوبی آشکار است و باید میوه آن را دریافت کرد.